گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم:
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
حس تنهای درونم می گوید:
بشکن دیواری که درونت داری!
چه سوالی داری؟
تو خدا را داری
و خدا…
اول و آخر با توست .
سهراب_سپهری
خدا را گفتم
بیا جهان را قسمت کنیم :
آسمان برای من ابر هایش برای تو
دریا برای من موج هایش برای تو
ماه برای من خورشید برای تو
خدا خندید و گفت :
تو بندگی کن و انسان باش همه دنیا برای تو
من هم برای تو
هرگز از حکمت کار خدا در لحظه نمی‌توان سردرآورد
روزی خواهی دانست
شاید امروز نه ، شاید فردا و پس فرداهای دیگر
پس نه مقاومت کن، نه مخالفت
همیشه دل‌نگرانی‌ها همراه تو خواهند بود
و هیچ کس در پس خنده‌های بظاهر بی‌خیال تو
اندوه غم را نخواهد فهمید
در آن لحظه است که هیچ پناهی جز خدا نخواهی یافت
خداوند در عمق باور آدمی جای دارد
و تو همیشه با وجود تمام دل‌مشغولی‌ها
جایی در دل داری که در انتها، آنجا
به سراغ خدا میروی.
#بابک_رهام
پ ن: « و من یتوکل علی الله فهو حسبه : هرکه به خدا توکل کند او را بس است »
نمیدونم رنگ خدا چه رنگیه! آبیه،قرمزه،بنفشه،نارنجیه٬سبزه و یا حتی صورتی!نمیدونم که خدای به این بزرگی که خالق تمامی رنگ هاس،رنگ خودش چه رنگیه!
امااینو مطمئنم که وقتی رنگم خدایی بشه،دنیا و همه ی سختی هاش قشنگ جلوه می کنن،زندگی آسون و راحت می گذره،انگار که همه چیز به بهترین شکل داره انجام میشه!
چون وقتی رنگم خدایی باشه،توی پناه خدام!
پناه خدا بهترین و برترین پناهِ دنیاس،و این یعنی زندگی!
سلام.
حانیه هستم،یک پروانه دوست!
داشتم به این فکر می کردم،اگر عشقی رو که یه پروانه به یه شمع داشت،من نسبت به خدا داشتم،خیلی خوب میشد!
نمیگم که خدارو کم دوست دارم یا دوستش ندارم،اماحس می کنم به اون حدی که یه پروانه انقدر دور شمع میچرخه که بال هاش بخاطر شمعِ آب شدنی بسوزه تا با خود شمع رها بشه از همه چیز،علاقه به خدا ندارم!
کاش میتونستم منم یه پروانه می شدم و دور خدای خودم انقدر می چرخیدم تا براش آتش وجودم را فراگیرد و شهید شوم…
عشق را می شود از غیر انسان ها آموخت!
میخوام از همین الان ببعد پروانه شوم و به چشم اون دنیا و خدایم را نگاه کنم…
مطمئنم که به کمکِ شما و خدای بزرگِ پروانه ها امکان پذیره…
