قدیم تر ها...
بیا برگردیم به قدیم ترها
نه آنقدر دور که توی قحطیِ زمانِ احمدشاه بیفتیم
نه آنقدر نزدیک که سیاهچاله دیوارهایِ مجازی عشقمان راقورت بدهــد….
حوالیِ دهه شصت یا پنجــاه….
تویِ یک شبِ"برف تا کمــر باریده”
دست به دستمان بدهند برویم پیِ زندگیمــان….
راستش"دوستت دارم"هایِ با قابلیت ویرایشِ این زمان به دلم نمی چسبــد.
معصومه «سلام الله علیها»
عاصی و محتاجِ ترّحم شدم
راهیِ بیتالكرمِ قم شدم
رد شدم از وحشتِ دشتِ کویر
رد شدم از تشنگیِ گرمسیر
کیست که اینگونه جلا میدهد
بوی غریبیِ رضا میدهد
پارهای از بارگهِ شاه طوس!
فاطمه ای خواهر «شمسالشّموس»!
عمّهی مظلومهی «صاحب زمان»!
روشنیِ نیمهشبِ جمکران!
از سفر سختِ کویر آمدم
شاعر و رنجور و فقیر آمدم
اذنِ زیارت بده بانو! به من
رو به تو کردم، بنما رو به من
اذنِ نمازم بده، بانویِ آب!
روضهی معصومیت آفتاب!
«شیعه» به نام تو مباهات کرد
«نور» در این خانه مناجات کرد
بس که در این خانه خدا منجلی است
هر کسی آمد به لبش «یا علی» است
بُقعهای از کوی بنیهاشم است
مدرسهی عالمه و عالِم است
دل تپش از بزم محبت گرفت
در ملکوتش سرِ خلوت گرفت
لحظهای آرام به کنجی نشست
حضرت معصومه! دل من شکست
اشک! خدا را، تو به من بد نکن
حضرت معصومه! مرا رد نکن
اشک! به راهِ سخنم سد شدی
خوب من این باره چرا بد شدی؟
اشک! خدا را، تو بگو: این منم
شمع همین خانهام و روشنم
من نگرانم که مرا رد کنند
خواستنیهام به من بد کنند
عمّهی مظلومهی صاحب زمان!
روشنیِ نیمهشبِ جمکران!
نام تو یادآور زینب شده
موجبِ آوارگیِ شب شده
همسخنِ خلوتِ تنهای من!
دخترِ خورشید و مسیحای من!
مریم قدّیسهیِِ آلِ علی!
سیّدهیِ نسلِ زلالِ علی!
کوثری از سلسلهی حیدری
پارهای از عصمتِ پیغمبری
شیفتگانت به طواف آمدند
در «حرم ستر عفاف» آمدند
جرعهای از آب حیاتم بده
حضرت معصومه نجاتم بده
با دل آغشته به داغ آمدم
از طرف شاه چراغ آمدم
شاعر:قادر طراوت پور
میلاد مظهر عصمت و نجابت٬بانوی مهر و وفا٬حضرت فاطمه معصومه «س» که بارگاه نورانی اش محل دائمی نزول فرشتگان بر زمین و دروازه بهشت است و روز دختر بر تمام دختران ایران زمین مبارک باد.
باور کن حامله نیست!
آیةالله حائریشیرازیدامظله:
باور کن که حامله نیست!
زن ها وقتی باردارند، با احتیاط مینشینند و میایستند.مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست.زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچهاش سقط میشود؛ مؤمن هم گاهی یک حرف ناملایم میزند و ایمانش سقط میشود.زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف میپرد، باور کن که حامله نیست.اگر حامله بود اینطور بیپروا نبود.کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته میاندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست میگوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست.
انسانیت یا ثروت
پسري با اخلاق و نيک سيرت، اما فقير به خواستگاري دختري ميرود…
پدر دختر گفت:تو فقيري و دخترم طاقت رنج و سختي ندارد، پس من به تو دختر نميدهم…!!
پسري پولدار، اما بدکردار به خواستگاري همان دختر ميرود، پدر دختر با ازدواج موافقت ميکند و در مورد اخلاق پسر ميگويد:انشاءالله خدا او را هدايت ميکند…!
گفت:پدر جان؛ مگر خدايي که هدايت ميکند، با خدايي كه روزي ميدهد فرق دارد؟؟؟